غــــــــــم و درد است و تب تنهایی
ناامیدی ... انتظار ...شب بیداری
امشب همچو ابر پر بارانم
این چنین است همین حال بدم
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
جملات زیبا و غمگین عاشقانه | 6 | 586 | admin |
باران | 0 | 313 | admin |
جملات عاشقانه رمانتیک | 1 | 420 | admin |
گفت و گو در مورد نویسندگی در سایت شب فان | 0 | 255 | admin |
غــــــــــم و درد است و تب تنهایی
ناامیدی ... انتظار ...شب بیداری
امشب همچو ابر پر بارانم
این چنین است همین حال بدم
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم
تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم
رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد
من در این ویرانه ها احساس غربت می کنم
آرزو دارم بهاران مال تو
شاخه های یاس خندان مال تو
آن خداوندی که دنیا آفرید
تا ابد همراه و پشتیبان تو
هیچ می دانی ؟
تا تو در آغـوش من گل نکنی
این بهار ، بهار نمیشود
صحبت از “دیروز و امروز و فردا” نیست
صحبت از توست و تو یعنی “همیشه”
یادت که می افتم
از شوق دهان چشمانم آب می افتد
پسر : بزرگترین آرزوت چیه ؟
دختر : اینکه عشقمو زیر بارون بغل کنم ! تو چی ؟
پسر : اینکه کسی که زیر بارون بغلش میکنی من باشم …