انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود
دست دلم میلرزد!
اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد
دلم میخواهد همیشه بگوید
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور!
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
6 | 586 | admin |
![]() |
0 | 313 | admin |
![]() |
1 | 420 | admin |
![]() |
0 | 255 | admin |
انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود
دست دلم میلرزد!
اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد
دلم میخواهد همیشه بگوید
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور!
گاهی وقت ها فکر میکنم که اگه تو نبودی من چیکار میکردم؟
گاهی وقت ها دوست دارم محکم بغلت کنم و گریه کنم
گاهی....
در ادامه مطلب...
تعداد صفحات : 14