اصلا حوصله نداشتم ازتختخواب بیرون بیام مادرم ازآشپزخونه هی داد میزد باران باران بلند شو دختر
دیرت شدآآآآ…
چندروز بود همه اش خوابش رو میدیدم شده بود نقش اول تمام خوابهای من.
در ادامه مطلب...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
6 | 586 | admin |
![]() |
0 | 313 | admin |
![]() |
1 | 420 | admin |
![]() |
0 | 255 | admin |
اصلا حوصله نداشتم ازتختخواب بیرون بیام مادرم ازآشپزخونه هی داد میزد باران باران بلند شو دختر
دیرت شدآآآآ…
چندروز بود همه اش خوابش رو میدیدم شده بود نقش اول تمام خوابهای من.
در ادامه مطلب...