هـَمـیـشــه ...
زمــِسـتـان کــه مـی رود،
یک چـیـز هــایـی جـا مـی مـانـَد
مـَثـلا چــَتـری در ایـسـتـگــاه قــَـطـار ...
نـگـاهـی پــُـشـت بـُخـار شـیـشـه ...
و رَد پـایـی روی بـَـرفــــ ...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
6 | 586 | admin |
![]() |
0 | 313 | admin |
![]() |
1 | 420 | admin |
![]() |
0 | 255 | admin |
هـَمـیـشــه ...
زمــِسـتـان کــه مـی رود،
یک چـیـز هــایـی جـا مـی مـانـَد
مـَثـلا چــَتـری در ایـسـتـگــاه قــَـطـار ...
نـگـاهـی پــُـشـت بـُخـار شـیـشـه ...
و رَد پـایـی روی بـَـرفــــ ...
عاشقانه می خوانمت، عاشقانه تر می شنوی…
با نگاهم ستایشت می کنم، با
نگاهت نوازشم می کنی…
با لبانم بوسه بر پیکرت می نشانم، با لبانت از دوست داشتن ها می گویی..
در خیالم ساعت ها به تو می اندیشم و تو را نزدیک به خود می پندارم، در واقعیت نزدیک می شوی به من، از همیشه نزدیک تر…
این روزها تو
را، نه برای خود، که برای دنیایی خوشبختی آرزو می کنم… این روزها دنیا دنیا
شادی می خواهم برای لحظه های خوب بودنت، لحظه های خوب دیدنت..
دلم پر می کشد برای با هم بودنی از امروز تا همیشه.
هر بار انکار
میکنم حرفهای پشت سرت را،بودنت با او را...
به همه میگویم
دروغ است اما...
ای کاش خودم هم میتوانستم باور
کنم...