loading...
شب فان،تیتراژ،دانلود ترانه،اس ام اس،فان کده،عاشقانه ها
shabfun بازدید : 655 یکشنبه 26 آبان 1392 نظرات (0)




دانلود رمان


نام کتاب : شاه پری حجله

نویسنده : رویا سینا پور

خوب به یاد دارم که یک شب سرد زمستانی بود. ساعت را نگاه نکردم ،چون می دانستم که چند ساعتی بیشتر

به سحر نمانده است . صدای زوزه ی گرگ از دل کوهستان شنیده می شد . همین که لای در را باز کردم ،

کولاک فریاد وحشتناکی کشید و وادارم کرد که فورا در را ببندم . بخار تنها پنجره ی کوچک اطاقمان را پاک

کردم . اما در تاریکی هیچ ندیدم جز نور ضعیفی که از دور سوسو می زد.

دیگر نفسهای پدرم پیرم را که به شماره افتاده بود ، می شنیدم . صدای خرخر سینه اش و سرفه های

مکررش نگرانی ام را بیشتر کرد.

لحاف کرسی را تا انتهای گردنش بالا کشیدم و خاکستر روی زغال منقلی که زیر کرسی بود ، را کنار زدم تا

گرمای بیشتری بدهد . اما سوز وحشیانه ای که از بیرون کلبه را محاصره کرده بود ، گرمای کرسی را ناچیز

جلوه می داد. دیوار کلبه از تخته های پوسیده ای پوشیده شده بود که تنها محافظشان میخهای زنگ زده بود

و با هر وزش بادی ، ناله می کردند.

صدای نعره ی خرس هایی که برای خوردن اب تنها نیمه شب را انتخاب می کردند ، در سکوت کوهستان

وحشت را به جان هر روستایی می انداخت . شکارچیان برای شکار قاچاقی خرس تنها در ان ساعتها می

توانستند خود را اماده ی نبرد کنند . گاهی صدای شلیک تیر ، طنین وحشتناکی در دل شب می انداخت.

جیز …جیز… و چند ثانیه ی دیگر دوباره ی صدای جیز شنیده می شد . اینها صدای چکه های ابی بود که از

لباسهای شسته شده ، روی سماور جوش می چکید و هر چند لحظه یکبار تکانی به افکارم می داد.

پدر نالید و سرفه کنان گفت : صدبار …گفتم…این سر صاحب خورده ها را توی اطاق … پهن نکن دختر . اه

و در ادامه ی جمله ش از بس سرفه کرد، احساس خفگی به او دست داد و صورتش کبود شد


دانلود رمان در ادامه مطلب....

shabfun بازدید : 304 پنجشنبه 09 آبان 1392 نظرات (0)



جملات عاشقانه

انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ میرود

 

دست دلم میلرزد!


اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد


 دلم میخواهد همیشه بگوید


 یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور!

shabfun بازدید : 243 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)



داستان عاشقانه


پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون…


در ادامه مطلب...

تعداد صفحات : 12

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1077
  • کل نظرات : 106
  • افراد آنلاین : 59
  • تعداد اعضا : 1473
  • آی پی امروز : 169
  • آی پی دیروز : 89
  • بازدید امروز : 246
  • باردید دیروز : 163
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,329
  • بازدید ماه : 8,361
  • بازدید سال : 51,757
  • بازدید کلی : 1,409,259
  • کدهای اختصاصی
    عاشقانه،مطالب عاشقانه،جملات عاشقانه،متن های عاشقانه،جملات جدیدعاشقانه،مطالب زیبای عاشقانه،دانلود تیتراژ،دانلود،دانلود بازی،دانلود بازی های جدید،دنلودفوتبال 2014،فیفا2014،دانلودستان،عکس عاشقانه,تصاویر عاشقانه,+18,عاشقانه ها قالب وبلاگ

    گالری عکس
    دریافت همین آهنگ