عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
6 | 586 | admin |
![]() |
0 | 313 | admin |
![]() |
1 | 420 | admin |
![]() |
0 | 255 | admin |
یک بار عاشقی به در خانه معشوق رفت و در را کوبید .
معشوق پرسید : « کیستی ؟ »
عاشق گفت : « منم ! »
معشوق گفت : « برو ! تو هنوز در عشق خود صادق نیستی .»
عاشق رفت و سالی دیگر دوباره آمد و در را کوبید .
معشوق گفت : « کیستی ؟ »
عاشق گفت : « توئی ! »
معشوق در را باز کرد و گفت : « حالا بیا که در عشق راست گفتاری ! »
عشق خدایی
گنجشک به خدا گفت : لانه کوچکی داشتم ، آرامگاه خستگیم ، سر پناه بی کسیم بود
طوفان تو آن را از من گرفت ، کجای دنیای تو را گرفته بودم ؟
خدا گفت : ماری در راه خانه ات بود ، تو خواب بودی ، باد را گفتم : لانه ات را واژگون کند ،
آن گاه تو از کمین مار پر گشودی .
یه کاری کن که می تونی
یه خونه شو تو ویرونی
از این بیش تر نپرس از عشق
نمی دونم نمی دونی
تو این تقویم دل مرده
کسی اشکاشو نشمرده
کجا دیدی که تنهایی
غم هاشو با خودش برده
یه کاری کن از این بیش تر
نیفتم تو غم آخر
نذار شمع حضور من
یه شعله شه تو خاکستر
نگو دوره ، نگو دیره ، نگو این قصه دلگیره
یه عمری رفته از دستم
نیای عشق تو می میره
خیلی سخته
به خاطر کسی که دوسش داری
همه چیز رو از سر راهت خط بزنی
بعد بفهمی
خودت تو لیستی بودی که
اون به خاطر یکی دیگه
خطت زده
تعداد صفحات : 14
گالری عکس
دریافت همین آهنگ